سپیدهسپیده، تا این لحظه: 13 سال و 7 ماه و 11 روز سن داره

گل دخترم سپیده

سپیده وروز مادر

چند شب پیش  به مناسبت میلاد حضرت فاطمه (س) و روز زن و مادر در رزدانس(اقامتگاه) جشن خوبی گرفتن برای ما که دور از خونواده ایم این جشن ها خیلی خوبه چون دور هم جمع می شیم و یه صفایی داره مخصوصا بچه ها  اگه بدونن چنین برنامه ای هست از چند روز قبل برنامه ریزی می کنن  دخملی ما هم وقتی بچه ها رو می بینه سر از پا نمی شناسه چنان ذوقی می کنه دنبال اونا بدو بدو می کنه اسم چنتا شون هم یاد گرفته و صداشون می کنه هر کاری کردیم که ازش عکس بگیرم نشد یعنی یه جا بند نمی شد حسابی بازی کرد طوری که تارسیدیم خونه خوابش برد  سپیده خانم لباس خوشگلشو پوشیده میخادبره جشن( مامانی کدوم گل سر رو بزنم)   بابایی زود باش عکس بگیر داره ...
27 ارديبهشت 1391

مادرفرشته مهربان

  باز از چمن داور، یک غنچه نمایان شد  از یمن قدوم او عالم همه بستان شد برخیز نما شادی، ایام سرور آمد چون باز دری بر خلق از روضه ی رضوان شد   سالروز میلاد خجسته فاطمه زهرا (س) سرور بانوان جهان، عطای خداوند سبحان، کوثر قرآن، همتای امیر مومنان و الگوی بی بدیل تمام جهانیان بر همه زنان عالم مبارک باد . . .    مادر خوبم نمی دانم چه برات بنویسم فقط اینو بدون که خیلی دلم برات تنگ شده و از راه دور بردستانت بوسه میزنم ازخداون بزرگ می خوام که یاریم کند تا مادری مهربان برای دخترم سپیده و همسر خوبی برای مرد زندگیم  باشم     ...
22 ارديبهشت 1391

هفته ای که گذشت

هفته گذشته وزیر امور خارجه کشورمون یعنی دکتر صالحی در کشور تونس حضور داشتند. یک شب هم با ایرانیان مقیم این کشور دیدار داشتند. ما هم به اتفاق سپیده در این دیدار و بعدش ضیافت شام حضور پیدا کردیم. این برنامه زیاد طول نکشید چرا که آقای وزیر و هیئت همراه ایشون همون شب باید به ایران برمی گشتند. در ابتدا ما خانما با خانم آقای وزیر یه نشست و گپ و گفت صمیمی داشتیم. خانم آقای وزیر میخواست با سپیده سلام کنه و انو ببوسه ولی سپیده مثل همیشه غریبی کردو خانم وزیر به شوخی گفتن این دخترخانم ما چه بد اخلاقه بعد هم که آقای وزیر حضور پیدا کردند و بعد همه دور هم جمع شدیم و بعد از صحبت های وزیر محترم و سفیر کشورمون در کشور تونس برای صرف شام رفتیم.شام هم یه غ...
16 ارديبهشت 1391

سلام

  سلام دوستان عزیز و باوفا که در این مدت ما رو  از یاد نبردید و بهمون سر می زدید  سال نو مبارک  البته  ببخشید که با تاخیر  تبریک می گم حتما می گین  میذاشتی سال  بعد اون وقت تبریگ می گفتی امیدوارم که سال خوبی برای همه بابا و مامانای عزیز و گل های زندگیمون باشه وخونواده های ایرانی همیشه خوش وخرم باشن آره میدونم که خیلی دیر اومدم  راستش  بعد از اینکه از ایران برگشتیم نمی دونم چرا  یه کم بی حوصله شده بودم و هی امروز و فردا میکردم تا اینکه امروز تصمیم گرفتم با کامپیوتر آشتی کنم خوب دوستان  از اومدنمون به ایران بگم که  تا چشم رو هم گذاشتیم تموم شد خیلی خوشحال بودم از اینک...
5 ارديبهشت 1391
1